جدول جو
جدول جو

معنی پریشان شدن - جستجوی لغت در جدول جو

پریشان شدن
پراگنده شدن افشان شدن بباد تفرق داده شدن متفرق و متشتت شدن تقسم تفرق، تنگدست شدن گداشدن بدبخت شدن مضطر شدن، مضطرب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پریشان شدن
پراکنده شدن
مضطرب شدن
آشفته شدن، شوریده شدن، آشفتن، آشوفتن، شوریدن، بشولیدن، پشولیدن، پریشیدن، پژولیدن، برهم خوردن
تصویری از پریشان شدن
تصویر پریشان شدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر شکن شدن
تصویر پر شکن شدن
پر چین شدنظژنگ شدن مجعد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نادم شدن ندامت ندامت حاصل کردن سدم منفعل شدن متاسف شدن پشیمانی خوردن پشیمانی یافتن پشیمانی گرفتن، توبه کردن انابت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پراگندن، افشاندن (دانه و مانند آن)، آشفتن آلفتن گوراندن، یا پریشان کردن موی و زلف. از هم باز کردن تارهای آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریشان کردن
تصویر پریشان کردن
پراکنده کردن، آشفته کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریوان شدن
تصویر غریوان شدن
بانگ و فریاد بر آوردن غریو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریزان شدن
تصویر گریزان شدن
گریختن فرار کردن: بطریق خدعه و فریب گریزان شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریشان کردن
تصویر پریشان کردن
Disconcert
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پشیمان شدن
تصویر پشیمان شدن
Renege
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درخشان شدن
تصویر درخشان شدن
Flash
دیکشنری فارسی به انگلیسی